معنی یک صدم دلار

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

یک صدم

یک صدم. [ی َ / ی ِ ص َ دُ] (اِ مرکب) صدیک. صدی یک. یک جزء از صد جزء چیزی.


صدم

صدم. [ص َ دُ] (عدد ترتیبی، ص نسبی) صدیک. واقع در مرتبه ٔ صد.

صدم. [ص َ] (ع مص) کوفتن. (منتهی الارب). بهم باکوفتن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). یقال: صدم الجدار صدماً؛ اذا ضربه بسده. (بحر الجواهر). || زدن چیزی سخت را به چیزی سخت مثل آن. (منتهی الارب). || رسیدن کاری بزرگ. (منتهی الارب). کاری صعب رسیدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی). || راندن سخت. (منتهی الارب).


دلار

دلار. [دُ] (انگلیسی، اِ) واحد پول ایالات متحده ٔ آمریکا (اتازونی).
- گروه دلار، (اصطلاح اقتصادی) مجموعه ٔ کشورهایی که واحد پول آنها مبتنی بر دلار است، چنانکه بنای واحد پول گروه دیگری از کشورها لیره ٔ استرلینگ است.

فرهنگ فارسی هوشیار

یک صدم

نادرست نویسی یک سدم یک جز ء ازصد صدیک.


دلار

انگلیسی دلار (اسم) واحد پول ایالات متحده امریکا (اتازونی) . یا گروه دلار مجموعه کشورهایی که واحد پول آنها مبتنی بر دلاراست مقابل گروه استرلینگ ‎0 واحد پول ایالات متحده آمریکا

فارسی به عربی

یک صدم

سنت، مأه


یک صدم گرم

سنتغرام

فرهنگ فارسی آزاد

صدم

صَدْم، (صَدَمَ- یَصْدِمُ) زدن و دفع کردن- صدمه زدن- رسیدن (بلا یا هر مصیبت)،

معادل ابجد

یک صدم دلار

399

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری